رمان آروم جونم

سلام دوستان عزیزم❤️
این شما و اینم رمان آروم جونم💜
امیدوارم از این رمان خوشتون بیاد💚
لایک و کامنت فراموش نشه 💛
برای خوندن رمان به ادامه مطلب برین💙
نام رمان: اروم جونم
سبک:عشقانه ،طنز ،غمگین
نویسنده: Zeynab
لینک کانال تلگرام:https://t.me/Zeynab_8_6
اگر دنبال کننده ها و افراد زیاد شدن بقیه ی رمان رو میزارم تا شما هم شریک خنده ها وغم ها و شیطنت ها ی دختر رمان من باشید
پارت1
پرسیای خرررر بلند شو بریم دیگه نشستی درو دیوار اینجا رو نگاه میکنی
پریسا: بابا یه جای هایکلاس اومدیم یعنی گل کاشته مهندس اینجا چه خفن ساخته این مکانو هرکی هم وارد این بستنی فروشی میشه خیلی پولدار باید باشه اخه هم جای شیکیه هم خیلی گرونتر میگن تا بستی فروشی های دیگه
-میگم چرا فقط دوتا بستی قیفی سفارش داده خسیس
-پریسا: دیوانه اوردمت جای به این شیکی از خداتم باشه
-حالا پاشو بریم مثله ندید پدیدا نشستی اینجا که چی بشه بیا بریم
منو دنبال خودت کشوندی پاساژ بعدشم اوردیم اینجا هعی میگم ییا بریم دیر میشه ولی مگه میفهمی
پریسا:ولش بابا میگی با من رفته
بودی پاساژ خرید
بلند شدم گفتم یا میای تا یک دقیقه دیگه بیرون یه خودم تنهایی میرم
اومدم بیرون رفتم اونوره خیایون دیدم اومد بیرون از اونجا رفتیم سمت ماشینش که دویست شیش بود سوارشدیم که مثلا منو دم در خونه عمه ام پیاده کنه بابام زودتر رفته بود و بهش گفتم منو پریسا میرسونه خودمم خوشم نمیومد زود برم خونشون که چی ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد به روبه رو خیره شده بودم رفته بودم تو فکر چه بلا ها که به سرم نیومد وقتی ۱۴سالم بود.....
لایک و کامنت فراموش نشه 💛